مناظره با مسیحیان آیه مباهله فقط خانواده رسول خدا در مناظره شرکت کردند فقط 5 تن آل عباء خانواده رسو
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 118
بازدید هفته : 416
بازدید ماه : 1177
بازدید کل : 97834
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


 

شیعه یعنی ش شما ی یار ع علی ه هستید

مذهب اسلام183یگانه مذهب الله 183+202 محمد علی=385 شیعه385شیعه385مذهب قائم آل محمد385شیعه علی110شیعه یعنی انتخاب اسلام واقعی110مذهب واقعی الله شیعه میباشد110یک مردمیخواهم با5کلمه جانشین پیامبرش را نام ببردبه علم ابجد ریاضی قرآن محمد 110علی110ولی دین 110دین الهی110یمین110عم110 حامیان110نگین110دین الهی110 نمک110نانجو110به نانو نمک مرتضی علی جانشین پیغمبرامام علی (ع) میباشد کننده دره خیبربت شکن در کعبه بردوش نبی کعبه را روشن نموده خاتم پای علی همیشه اهل خانه به مسائل آگاه تر میباشند تادشمنان بیرون خانه فقط یک جانشین میتواندجای پیامبر بخوابدو جانش را فدای پیامبرکنددرتمام جنگهاعلی فدایی پیامبربوده 110علی110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110شیعه یعنی انتخاب اسلام واقعی110مذهب واقعی الله شیعه میباشد110 هر عالمی توانست با 5 کلمه به علم ابجد سخن بگوید و حقانیت مذهبش را ثابت نماید و بگوید جانشین پیامبر حضرت محمد چه کسی میباشد این جانب مذهبش را می پذیرم 110امام جانشین اصلی  محمد ابن عبدالله110 علی 110 دین الهی110ولی دین110 امام جانشین محمد علی ابن ابی طالب110 بهترین رهبر واقعی شیعه110امام جانشین محمدعلی ابن ابی طالب110 مذهب شیعه ها جانشین محمدعلی110به ذات الله قرآن حق با شیعه میباشد110دین واقعی الله مذهب شیعه است 110شیعه یعنی انتخاب اسلام واقعی110شیعه یعنی ش شما ی یار ع علی ه هستید110 بهترین پیامبر و امام اسلام علی 110بهترین مذاهب دین الله شیعه است110شیعه یعنی اصل اسلام نبوت امامت 110 شیعه یعنی نبض دین اصل اسلام110شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110دین واقعی الله مذهب شیعه است 110کاملترین مذهب الله شیعه هست 110شیعه یعنی انتخاب اسلام واقعی110 علی110مذهب واقعی الله شیعه می باشد110شجره نبوت30+شجره امامت30=60+50عیسی محمد=110 امام علی ثمره 124هزارپیامبر است دین الله130+183مذهب اسلام  یگانه مذهب الله +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72 یاران امام حسین=  385شیعه385 مذهب اسلام183 +202محمد علی=385شیعه385 style="font-size: xx-large; color: #0000ff;">به ابجددین64دین64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه مذهب اسلام  یگانه مذهب الله پیامبر و جانشینش ومذهبتان را ثابت کنید مذهب اسلام 183+202 محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی میباشد شیعه یعنی ش شمای یارع علی ه هستیدنام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده است هویت اسلام553-541فتنه ها=12قابل هدایت553-541 فتنه ها=12به ابجد اسلام12حق12مقدس12 امانت 12اهل اسلام 12پرچم12 مقدس 12اسلام12 امانت12 مقدس12 زلزله 79 +183 مذهب اسلام یگانه مذهب الله=262 ایران ایران 5 حرف کسانی که بی خیال دین و مذهب و نماز هستند اگر در زلزله بمیرند یکراست به سرای دوزخ خواهند رفت خسر الدنیا و الاخره تارک الصلاه" ها از خوک پلید ترند وقتی گمراهی وکج مذهبی بی نمازی رواج یابد خداوند زلزله را برای قربال کافران بی حیاء خائن می فرستدتا شاید توبه کرده ورضایت الله را با نماز از گناهان دوری کنند183مذهب اسلام 183یگانه مذهب الله183 مذهب اسلام183+202محمد علی=385شیعه 183یگانه مذهب الله183 یگانه مذهب الله183نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده است مذهب حقی 169علی110+ 59مهدی=169اهل بیت پیامبر12امام رابشناسندبه ابجد اسلام12حق12 12اهل12مقدس12حق12اسلام12اخلاق12امانت 12پرچم12انجمن 12نجاتبخش12امانت 12مقدس12اسلام12ساعت12ماه های سال12رگهای عصب مغز انسان12 رگ میباشد  دین الله130+183مذهب اسلام+72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72 یاران امام حسین=385شیعه 385فلسفه دین الله385 یگانه مذهب الله محمدعلی385دین ناب الله محمد علی 385به ابجددین64دین64 الله محمد علی64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه مذهب اسلام پیامبر وجانشینش ومذهبتان راثابت کنید مذهب اسلام183+202محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی شاء الله همه فرقه های دین بزودی دست برادری داده و زیر پرچم رسول الله که همان پرچم حضرت موسی و پرچم حضرت عیسی و ۱۲۴ هزار پیامبر دیگر که همان پرچم علی والله و قائم آل محمد (عج) دشمنانمان را تبدیل به دوست و برادر دینی خواهیم کرد اسرائیل و آمریکا اگر میدانست تمام گرفتاری هایش با پذیرش تشیع که همان عدالت محض علیست همه ملتها به خوبی و خوشی در کنار هم برادرانه در صلح و صفا زندگی خواهند کرد بجای کشتار انسانهای حق جو و خدا پرست بیائیم در خط الله در خط الله که همان خط پیامبران الهی میباشد گام برداریم اسامی مقدس امام زمان {عج} در ادیان الهی جانم به فدای مولایی که نام های مقدسش موجب استجابت دعا میشود 1- « صاحب » در صحف ابراهیم علیه السلام . 2- « قائم » در زبور سیزدهم . 3- « قید مو » در تورات به لغت ترکوم . 4- « ماشیع »، ( مهد بزرگ ) در تورات عبرانی . 5- « مهمید آخر» در انجیل . 6- « سروش ایزد » در زمزم زرتشت . 7- « بهرام » در ابستاق زند و پا زند . 8- « خجسته »، ( احمد ) در کندرال فرنگیان . 9- « لند بطاوا » در هزار نام هندیان . 10- « شماخیل » در ارماطس . 11- « خوراند » در جاویدان . 12- « خسرو » در کتاب مجوس . 13- « میزان الحق و لسان صدیق » در صحیفه ی آسمانی . 14- « صمصام اکبر » در کتاب کندرال . 15 - « بقیه الله » در کتاب دوهر . 16- « قاطع » در کتاب قنطره . 17- « منصور » در کتاب دید براهمه . 18- « ایستاده » در کتاب شاکمونی . 19- « وشینو » در کتاب ریگ ودا . 20 - « فرخنده »، ( صمد ) درکتاب وشن جوک . 21- « راهنما »، ( هادی و مهدی ) در کتاب پاتیکل . 22- « پسر انسان » درعهد جدید و اناجیل و ملحقات آن . 23- « سوشیانش » درکتاب زند و هومومن سین از کتاب زرتشتیان . 24- « فیروز»، ( منصور ) در کتاب اشعیای نبی . {مصلح موعود در ادیان، نصیر جینور لنگرودی، ص 189 } نور آسمانها شرف دین ستاره سهیل استاد اعظم سرور کائنات ایمان کل نور آسمانها جمال حق عشق حقه 583 شبکه نور 583 مرد الهی یگانه نور حق صاحب کل= تاج نبی حلقه دینها صاحب کعبه هدیه الله یوسف زهراء پادشاه عالمین میباشد مناظره پیامبر اسلام(ص) با گروه مسیحیان. گروه مسیحیان گفتند: «ما معتقدیم كه حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ پسر خدا است، و خدا با او متّحد شده، به حضور شما آمده‌ایم در این باره، مذاكره كنیم، اگر از ما پیروی كنی و با عقیده ما موافق باشی، ما در این عقیده از تو پیشی گرفته‌ایم و در صورت مخالفت، طبعاً با شما مخالف خواهیم بود.» پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ به آن‌ها رو كرد و گفت: شما می‌گوئید خداوند قدیم، با پسرش حضرت مسیح متّحد شده است، منظورتان از این سخن چیست؟ آیا منظورتان این است كه خدا از قدیم بودن، تنزّل كرده و یك موجود حادث (نوپدید) شده و با موجود حادثی (عیسی) متحد گشته یا به عكس، عیسی كه موجود حادث و محدود است ترقی كرده و با پروردگار قدیم، یكی شده، و یا منظور شما از اتّحاد، از جهت احترام و شرافت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ است؟! اگر سخن اوّل را بگویید یعنی وجود قدیم مبدّل به وجود حادث شده این‌كه محال است، زیرا از نظر عقلی محال است یك شیءازلی و نامحدود، حادث و محدود گردد. اگر سخن دوّم را بگوئید، آن نیز محال است، زیرا از نظر عقلی تبدیل شیء محدود و حادث به شیء نامحدود و ازلی، محال است. و اگر سخن سوّم را بگویید، معنی سخن سوّم این است كه عیسی مانند سایر بندگان حادث است ولی بنده مورد احترام و ممتاز خدا است در این صورت نیز متحد و برابر بودن خدای قدیم با عیسی قابل قبول نخواهد بود. گروه مسیحی گفتند: چون خداوند، حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ را مشمول امتیازات خاصّی كرده است، و معجزات و امور عجیبی را در اختیار او قرار داده، از این رو او را به‌عنوان پسر خود برگزیده است، و این پسر بودن به خاطر شرافت و احترام به اوست! پیامبر فرمود: «عین این مطلب را در گفتگو با گروه یهود داشتیم و شنیدید كه اگر بنا باشد خدا عیسی را به‌خاطر امتیازش پسر خود بداند، كسانی را كه مقام بالاتر از عیسی دارند یا در ردیف عیسی هستند باید پدر یا استاد یا عموی خود بداند…» گروه مسیحی، در برابر این اشكال جوابی نداشتند، نزدیك بود كه از گردونه بحث خارج گردند كه یكی از آن‌ها گفت: آیا شما ابراهیم را «خلیل خدا» (دوست خدا) نمی‌دانید؟». – پیامبر: آری می‌دانیم. – مسیحی: بر همین اساس ما هم، عیسی را «پسر خدا» می‌دانیم، چرا ما را از این عقیده منع می‌كنید؟ - پیامبر: این دو لقب، باهم تفاوت دارند، كلمه خلیل در اصل لغت از «خلّه» (بر وزن ذرّه) گرفته شده به معنی فقر و نیاز است، نظر به این‌كه حضرت ابراهیم بی‌نهایت به خدا متوجّه بود، و با عفّت نفس و بی‌نیازی از غیر، خود را تنها فقیر و نیازمند درگاه خدا می‌دانست، خدا او را «خلیل» خود دانست، شما به‌خصوص داستان آتش افكندن ابراهیم را به نظر بیاورید. وقتی كه (به دستور نمرود) او را در میان منجنیق گذاشتند تا در دل انبوه آتش بیفكنند، و جبرئیل از طرف خدا به سوی او آمد و در فضا با او ملاقات كرد، به او گفت از طرف خدا آمده‌ام ترا یاری كنم، ابراهیم به او گفت من نیازی به غیر خدا ندارم، یاری او برای من كافی است، او نیكو نگهبان است، خداوند از این رو او را «خلیل» خود نامید، خلیل یعنی فقیر و محتاج خدا و بریده از خلق خدا. و اگر كلمه خلیل را از ماده «خِلّه» (بر وزن پِلّه) بدانیم به معنی تحقیق در خلال معانی و توجّه به اسرار و رموز حقایق و آفرینش است، در این صورت ابراهیم، خلیل بود، یعنی به اسرار و لطائف آفرینش و حقایق امور آگاه بود، و چنین معنی، موجب تشبیه مخلوق به خالق نمی‌گردد، از این رو اگر ابراهیم، تنها محتاج خدا نمی‌شد، و آگاه به اسرار نبود، خلیل نیز نبود، ولی در موضوع توالد و تناسل، بین پدر و پسر، رابطه و پیوند ذاتی هست، حتّی اگر پدر، پسر را از خود براند و پیوندش را از او قطع كند، باز او پسر اوست، و پیوند پدری و پسری دارند. وانگهی اگر دلیل شما همین است كه چون ابراهیم، خلیل خدا است، پس عیسی پسر خداست، بنابراین بگوئید موسی نیز پسر خدا است، بلكه همان‌گونه كه به گروه یهود گفتم، اگر بنا است درجه مقام افراد باعث این نسبت‌ها شود، بگوئید موسی، پدر، استاد، عمو، رئیس و مولای خداست… ولی هیچ‌گاه چنین نمی‌گوئید. یكی از مسیحیان گفت: در كتاب انجیل كه بر حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نازل شده آمده كه حضرت عیسی گوید: «من به سوی پدر خود و پدر شما می‌روم» بنابراین در این عبارت عیسی خود را، پسر خدا معرفی كرده است! - پیامبر: اگر شما كتاب انجیل را قبول دارید، طبق این سخن عیسی، باید همه مردم را پسر خدا بدانید، زیرا عیسی می‌گوید: «من به سوی پدر خود و پدر شما می‌روم» مفهوم این جمله این است كه هم من پسر خدایم هم شما. از طرفی این عبارت، سخن شما را كه قبلاً گفتید (در مورد این‌كه چون عیسی دارای امتیازات و شرافت و احترام خاصّی است، خداوند او را به‌عنوان پسر خود خوانده است) مردود می‌شمرد، زیرا حضرت عیسی در این سخن تنها خود را پسر نمی‌داند بلكه همگان را پسر خدا می‌داند. بنابراین، ملاك پسر بودن، امتیازات و ویژگی‌های فوق‌العاده عیسی نیست، زیرا سایر مردم در عین این‌كه فاقد این امتیازات هستند، از زبان عیسی به‌عنوان پسر خدا خوانده شده‌اند. بنابراین به هر شخص مؤمن و خدا پرست می‌توان گفت: او پسر خدا است، شما سخن عیسی رانقل می‌كنید ولی برخلاف آن سخن می‌گوئید. چرا شما واژه «پدر و پسر» را كه در سخن عیسی ـ علیه السّلام ـ آمده بر غیر معنی معمولی آن حمل می‌كنید، شاید منظور عیسی ـ علیه السّلام ـ كه می‌گوید: «من به سوی پدر خود و پدر شما می‌روم» همان معنی معمولی‌اش باشد یعنی من به سوی حضرت آدم و نوح كه پدر همه است می‌روم و خداوند مرا نزد آن‌ها می‌برد، آدم و نوح پدر همه ما است، بنابر این چرا از معنی ظاهری و حقیقی الفاظ دوری كنیم و برای آن معنای دیگر اتخاذ نمائیم؟! گروه مسیحی، آن‌چنان مرعوب و محكوم سخنان مستدل پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ شدند كه گفتند: ما تا امروز كسی را ندیده بودیم كه این چنین ماهرانه با ما مجادله و بحث كند كه تو با ما كردی، به ما فرصتی بده تا در این‌باره بیندیشیم. پس از ظهور اسلام، جریان¬های متعددی که منافع خود را در خطر می¬دیدند دست به مبارزه با این آئین نوپا زدند. مشرکان مکه در رأس این افراد بودند. باید توجه داشت که ظهور اسلام در شهر مکه بود. مکه شهر زیارتی و تجارتی مهمی در شبه جزیره عربستان شمرده می¬شد. موقعیت حساس این شهر سبب شده بود که سالانه درآمد قابل توجهی نصیب ساکنان مشرک این دیار شود. مشرکان مکه که با ظهور اسلام تمام منافع مادی و حیاتی خود را در خطر می¬دیدند در راه نابودی اسلام از هیچ تلاشی فروگزاری نکردند. آزار و اذیت آنان کار را به جائی رساند که عده¬ای از مسلمانان ناگزیر از هجرت به حبشه شدند. پس از چند سال که اذیت و آزار مشرکان به اوج خود رسیده بود پیامبر اسلام به مسلمانان دستور داد که از مکه خارج و به مدینه مهاجرت نمایند. پیامبر اسلام نیز خود به مدینه (که وفاداری خود را از پیش اعلام کرده بود) مهاجرت نمودند. در مدینه اگر چه از آزار و اذیت کفار خبری نبود اما در این شهر، اسلام از جانب دو گروه مورد تهدید بود: 1- منافقان داخلی: با ورود اسلام به مدینه، عملا اداره این شهر به دست مسلمانان افتاد و خیلی از ساکنان مشرک این شهر به این دین گرویدند. اما از همان ابتدا عده¬ای با هدف رسیدن به مطامع دنیوی به صورت ظاهری اسلام آوردند، ولی در باطن بر همان شرک خود باقی ماندند. افرادی هم¬چون عبد الله بن ابی سلول و نعیم بن مسعود و یاران آنان[1] به تدریج به عنوان منافق مطرح شدند و به مثابه ستون پنجم در شهر مدینه دست به توطنه علیه اسلام می¬زدند. 2- یهودیان: پیروان آئین یهود بر اساس منابع دینی خود، به طور اجمال می¬دانستند که پیامبر آخر الزمان در شهر مدینه و یا اطراف آن ظهور خواهد نمود. لذا برخی از یهود خود را به مدینه رساندند و برخی نیز در اطراف این شهر (مانند خیبر و فدک) مستقر شدند تا به یاری او بشتابند و به او ایمان آورند. یهودیان آن¬قدر نسبت به این ظهور ایمان داشتند که ساکنان عرب این شهر یعنی أوس و خزرج را دائماً تهدید می¬کردند که در صورت ظهور پیامبر آخر الزمان به او ایمان می¬آورند و با علیه اوس و خزرج متحد خواهند شد[2]. ولی با ظهور اسلام و استقرار پیامبر در مدینه، این گروه از همان ابتدا شروع به کار شکنی کردند[3]. قرآن کریم در این زمینه می¬فرماید: وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکافِرینَ (بقره/89) در جریان جنگ خندق، یهودیان به عنوان ستون پنجم دشمن در مدینه عمل¬کرد نا-مطلوبی از خود به نمایش گذاشتند. بدین ترتیب جمعی از یهودیان بنی النضیر و بنی وائل به مکه رفتند و مشرکان آن سامان را به جنگ با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تشویق کردند و به آن¬ها وعده دادند که تا نابودی کامل مسلمانان با مشرکان همراه باشند[4]. به تدریج اوج¬گیری تحرکات یهود علیه اسلام، منجر به مواجهه نظامی مسلمانان با آنان شد و در نهایت تمامی آن¬ها از مدینه خارج شدند. آخرین مواجهه مسلمانان با یهودیان در جنگ خیبر بود که منجر به اخراج آنان از قلعه¬های خیبر شد. در طول تاریخ نیز این نگاه منفی همراه با سوء ظن به امت یهود، همواره در میان مسلمانان وجود داشته است. البته باید توجه داشت که در طول تاریخ، عکس¬العمل¬هاى یهودیان و مسیحیان و مشرکان درباره مسلمانان، در مقایسه با یک¬دیگر، متفاوت بوده است. گاهى یهودیان، دشمنى بیش¬ترى از خود آشکار کرده‏اند و گاهى مسیحیان دست به جنگ¬هاى سختى با مسلمانان زده‏اند (مانند جنگ¬هاى صلیبى). ولى در زمان رسول گرامى اسلام، گروهى که بیش¬تر از همه گروه¬ها با مسلمانان عداوت و دشمنى داشته‏اند، ملت یهود و گروه مشرکان بوده است و در مقابل آن¬ها، مسیحیان عکس¬العمل ملایمى از خود نشان داده‏اند. این حقیقت در آیه شریفه «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا» (مائده/82) به خوبى نمایان است. در این آیه خداوند خطاب به پیامبر اسلام مى‏فرماید: یهودیان و مشرکان را در دشمنى با مؤمنان از همه مردم سخت‏تر مى‏یابى ولى نصارى را از نظر دوستى با مؤمنان، نزدیک¬ترین مردم مى‏یابى. در زمان پیامبر اسلام، برخوردی خصمانه علیه مسلمانان نظیر آن¬چه را که از یهودیان و مشرکان مشاهده شد از جانب مسیحیان دیده نشد، بلکه بعضى از آنان مانند مسیحیان حبشه و در رأس آنها خود نجاشى و نیز مسیحیان نجران از در صلح و آشتى و ملایمت وارد شدند و حتى بسیارى از آنان اسلام را پذیرفتند. قرآن تصویر روشنی از این فضا را ارائه می¬دهد. بررسی واکنش مسیحیان در برابر اسلام، در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و چگونگی تعامل سازنده آنان با نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و به طور کل رفتار شناسی ایمانی آنان در صدر اسلام طبق آن¬چه که آیات قرآن آن را منعکس ساخته است، در الگو سازی هم¬زیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی در عصر حاضر، و گفتگوی دوستانه میان آنان، بسیار مؤثر خواهد بود. مسیحیان و قرآن: مسلمانان از همان آغاز ظهور اسلام با مسیحیان آشنا بودند. در میان برخی قبائل عربی هم¬چون بنی تغلب[5]، بنی اسد، طی[6] و غسان[7] مسیحیانی وجود داشتند. هم¬چنین در شهرهای مکه و طائف مسیحیانی زندگی می¬کردند[8]. در سال هفتم بعثت جمعی از مسیحیان نجران[9] که خبر ظهور پیامبر اسلام در مکه را شنیده بودند به محضر ایشان رسیدند تا در این¬باره تحقیق کنند[10]. پیامبر نیز آیاتی از قرآن را برای آنان تلاوت کرد. به قدری این آیات در دل¬های آنان اثر کرد که اشک از چشمان¬شان جاری شد و به این ترتیب به پیامبر ایمان آورند. جمعی از کفار مکه که از این پیش¬آمد ناراحت شده بودند، به سرزنش آنان پرداختند. اما این جمع تازه مسلمان توجهی به سخنان آنان ننمودند[11]. خداوند در مورد این مؤمنان آیات 52-55 سوره قصص را نازل کرد[12] خداوند در این آیات می¬فرماید: کسانى که قبلًا کتاب آسمانى به آنان داده‏ایم به آن [قرآن‏] ایمان مى‏آورند و هنگامى که بر آنان خوانده شود مى‏گویند: «به آن ایمان آوردیم این¬ها همه حق است و از سوى پروردگار ماست ما پیش از این هم مسلمان بودیم» آن¬ها کسانى هستند که به خاطر شکیبایی¬شان، اجر و پاداش¬شان را دو بار دریافت مى‏دارند و بوسیله نیکی¬ها، بدی¬ها را دفع مى‏کنند و از آن¬چه به آنان روزى داده‏ایم انفاق مى‏نمایند و هر گاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روى مى‏گردانند و مى‏گویند: «اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن خودتان سلام بر شما (سلام وداع) ما خواهان جاهلان نیستیم!». قرآن در آیات دیگری رفتار مثبت مسیحیان حبشه را هنگام شنیدن آیات قرآن بیان می¬کند. هنگامی که آزار و اذیت کفار نسبت به مسمانان به اوج خود رسیدن پیامبر به جمعی از مسلمانان دستور داد که به حبشه مهاجرت کنند. لذا جمعی از مسلمانان همراه با جعفر بن ابى طالب و عبد الله بن مسعود و عثمان بن مظعون به حبشه نزد نجاشى رفتند. وقتى مشرکین خبر دار شدند، عمرو بن عاص را با جمعى به حبشه فرستادند تا مسلمانان را به مکه برگردانند. نجاشی در برابر این درخواست، ابتدا مسلمانان را طلبید تا از آنان در باره دین¬شان پرس و جو کند. پس از این که به محضر نجاشی رسیدند در ابتدا عقیده اسلام را درباره حضرت مسیح و حضرت مریم بیان کردند. سپس نجاشی از آنان درخواست کرد که آیاتی از قرآن را برای او تلاوت کنند. آنان نیز آیات ابتدائی سوره مریم را برای آن¬ها تلاوت کردند، در حالى که از همه طرف، کشیشان و راهبان و سایر بزرگان نصاری حضور داشتند و گوش مى‏دادند. هنگامی که آیات قرآن را می¬شنیدند حقیقتى تازه براى آنان مکشوف گشته و اشک¬هایشان فرو مى‏ریخت[13]. آیه شریفه «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَق» (مائده/83) تصویر بسیار زیبائی را از واکنش مثبت کشیشان مسیحی در برابر شنیدن آیات قرآن می¬دهد. بر این اساس خداوند در این آیات می¬فرماید: و هر زمان آیاتى را که بر پیامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشم¬هاى آن¬ها را مى‏بینى که (از شوق،) اشک مى‏ریزد، بخاطر حقیقتى که دریافته‏اند آن¬ها مى‏گویند: «پروردگارا! ایمان آوردیم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره یاران محمد) بنویس. ارتباط عاطفی مسیحیان با مسلمانان: همان¬طور که در ابتدا نیز اشاره کردیم در طول تاریخ، واکنش¬ یهود و نصارى و مشرکان درباره مسلمانان، در مقایسه با یکدیگر، متفاوت بوده است در عین حال مسیحیان در صدر اسلام نسبت به یهودیان و مشرکان رفتار ملایمی در برابر مسلمانان از خود نشان دادند. خداوند نیز در آیه 82 سوره مائده این نکته را به خوبى نمایان ساخته است و یهودیان و مشرکان را سرسخت¬ترین دشمن مسلمانان و مسیحیان را نزدیک¬ترین مردم به مؤمنان معرفی می¬کند. از جمله مواردى که مسیحیان نسبت به مسلمانان مهربانى کردند و به آن¬ها پناه دادند، جریان مهاجرت جمعی از مسلمانان به سرکردگی جعفر بن ابى طالب به حبشه است. مردم حبشه که مسیحى بودند به آنان امان دادند و درخواست مشرکان مکه را در استرداد آنان ردّ کردند. هم-چنین هنگامی که پیامبر اسلام با پادشاهان دوران خود نامه نگاری کرد و آنان را به اسلام دعوت نمود، بهترین جواب را پادشاهان مسیحی آن دوران به پیامبر دادند. در این زمینه می¬توان به هرقل حاکم رومی شام[14] و مقوقس پادشاه قبطی مصر[15] اشاره نمود. هنگامی که شام و مصر به دست مسلمانان فتح شد، مسیحیان این سامان از اولین کسانی بودند که اسلام را اختیار کردند[16]. در نگاه اول به نظر می¬رسد که آیه 82 سوره مائده (که بر ارتباط عاطفی مسیحیان با مسلمانان صحه گذاشته است) مورد بحث مربوط به یهود و نصارى عصر پیامبر است ولى احتمال این¬که آن را شامل تمام زمان¬ها بدانیم، احتمال بعیدى نیست. زیرا یهود و مشرکان همواره در طول تاریخ نسبت به مسلمانان دشمنى کرده‏اند ولی در مقابل مسیحیان از آن¬ها ملایم¬تر بوده‏اند. بر همین اساس مى‏بینیم در قرن¬هایى که تمدن اسلامى در اوج شکوفایى بود، بسیارى از دانشمندان مسیحى با مسلمانان همکارى نزدیک علمى داشتند و سهم مهمّى در ترجمه کتاب¬هاى بیگانه به زبان عربى و بالا بردن توان علمى و فرهنگى جامعه اسلامى به خود اختصاص داده‏اند[17]. البته در قرون وسطی جریان دینی در اروپا به گونه¬ای پیش رفت که تا چند قرن شاهد اوج¬گیری خشونت¬های مذهبی از جانب کلیسا در کشورهای اروپا بودیم. متأسفانه مسلمانان نیز از این بنیاد¬گرائی دینی مصون نماندند و مسیحیان اروپا تا چند قرن سلسله جنگ¬های صلیبی[18] را بر مسمانان تحمیل کردند. ولی این جوّ خفقان بار پیش از آن¬که مسلمانان را به ستوه آورد، خود مسیحیان را به تحرک واداشت که تا در برابر جاه طلبی¬های عده¬ای دنیاپرست بایستند و در جهان مسیحیت، دست به اصلاحات عمیق دینی بزنند تا دیگر جهان مسیحیت با بنیادگرائی دینی و خشونت-های مذهبی قرون وسطی مواجه نشود. پس از دوران تاریک قرون وسطی شاهد بودیم که مسیحیان بعدى بخصوص دانشمندان آن¬ها، از اهانت‏ها و دشمنى‏¬هائی که علیه مسلمانان اعمال شد عذر خواستند. اسلام شناس معروف انگلیسى جان دیون پورت (1789-1877)، کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» را نوشته است و اسلام را بطور منصفانه مطرح کرد[19]. در این زمینه نیز تا کنون صدها کتاب نوشته شده است. هر چند که استعمارگران و سیاست-مداران باز هم براى کوبیدن مسلمانان و دستیابى به منابع آنان دست از توطئه نکشیده‏اند ولى نباید آن را مربوط به مسیحیت و مسیحیان دین¬دار بگذاریم[20]. آیه مورد بحث، علت نزدیک بودن مسیحیان با مسلمانان را چنین ذکر مى‏کند که از آن¬ها کشیشان و راهبانى هستند و آن¬ها در مقابل حق گردن¬فرازى نمى‏کنند. یعنى دانشمندان راستین آن¬ها و راهبانى که دنیاپرست نیستند و دنیا را رها کرده‏اند، در مقابل حق عناد نمى‏کنند ولى یهودیان با حق عناد مى‏کنند و این بیش¬تر به خاطر دنیا پرستى آن¬هاست که در آیه دیگر به آن تصریح شده است: وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى‏ حَیاةٍ (بقره/ 96) و آن¬ها (یهود) را حریص‏ترین مردم بر زندگى مى‏یابى. بر اساس آیات 83- 84 سوره مائده، کشیشان و دانشمندان راستین مسیحى و راهبان تارک دنیا، چون عناد با حق ندارند، وقتى آیات قرآن را مى‏شنوند، اشک در چشمان¬شان حلقه مى‏زند چون حق را در مى‏یابند. وقتى انسان با حقیقت عناد و ستیز نداشته باشد، اگر آن را دریابد،به ریاضی قرآن اسلام 12 حق 12 قلب12 جانها 12 ساعت 12 ماها 12 بماه 12 حق 12 انسانهایی که با حقیقت عناد و ستیز ندارند خدا و پیامبر را از دیگر جاهلان بیشتر دوست میدارند در طول تارخ سامری ها دین خدا را به گمراهی کشیده اند عمر 310 نمرودی 310 سم ری 310 همان سامری قوم موسی و سامری قول پیامبر اسلام میباشد انسان پاک دل حق را میپذیردو دیگر بهانه‏اى در مخالفت با آن ندارد و باید بى‏درنگ حقیقت را بپذیرد. آن¬ها سپس اضافه مى‏کردند که «ما در خواست آن را داریم که خداوند ما را در گروه صالحان داخل کند و از آن¬ها قرار بدهد» و البته این آرزوى هر شخص حق جو و خداپرستى است. اینان در پى جستن حق‏اند ولى آن را نمى‏یابند. از این رو هنگامی که سخن حق را بشنوند، سرکشى نمى‏کنند همین امر سبب شده است که براى هدایت فرصتى بیش¬تری داشته باشند. تأثیر حق در نفوس پاکیزه بسیار است، به گونه‏اى که ذهن را به خود مشغول مى‏کند و شوق ایمان را در دل به جوش مى‏آورد[21].و کسانی که شوق ایمان در دل ندارند کور دل تشریف داشته و در ظلمات روح گمراه میشوند بنابراین سرشت نرم و سرعت حق پذیری مسیحیان موجب شده است که آنان سریع¬تر سخن حق را پذیرا شوند و همین سبب می¬شود که در مقابل مسلمانان قرار نگیرند و نسبت به آن¬ها دشمنی سرسخت نباشند لذاست که در طول تاریخ شاهد بودیم که علما و راهبان مسیحی و به طور مکرر خدمت ائمه معصومین علیهم السلام می¬رسیدند و سؤالات خود را از آن¬ها می¬پرسیدند[22]. در این زمینه باید این نکته را مورد توجه قرار داد که هنگامی که این چنین راهبان دنیاگریز و زاهدی، عهده¬دار تربیت دینی مسیحیان می¬شوند به طور طبیعی روحیه زهدگرائی و چشم¬پوشی از لذت¬های دنیا را به پیروان خود منتقل می¬کنند و به این ترتیب روحیه حق پذیری را در میان مخاطبان خود نهادینه می-سازند.[23] هم¬چنین باید توجه داشت که تصویری را که کتاب مقدس از رحمت خداوند ارائه می¬دهد، عمومی است که شامل تمام بشریت می¬شود. بر اساس مصوبه شورای واتیکانی دوم (1962-1965) «نجات شامل تمام کسانی است به آفریدگار ایمان دارند به ویژه مسلمانان که به [حضرت] ابراهیم و کیش او اعتقاد دارند و همراه با مسیحیان، خدای یکتای مهربان را می¬پرستند[24]» حال آن-که بر اساس عقاید یهودیان تنها نژاد بنی اسرائیل، برگزیده خدا هستند و تمام تدابیر او در راستای نفع رساندن به این نسل برگزیده است[25]. پیروان راستین عیسی مسیح: خداوند در قرآن کریم شخصیت ایمانی مسیحیان راستین را، این¬گونه توصیف می¬کند: «ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى‏ آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّیْنا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ آتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ وَ جَعَلْنا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً (حدید/27) یعنی سپس در پى آنان رسولان دیگر خود را فرستادیم، و بعد از آنان عیسى بن مریم را مبعوث کردیم و به او انجیل عطا کردیم، و در دل کسانى که از او پیروى کردند رأفت و رحمت قرار دادیم. رسالت و پیامبری حضرت عیسی بر اساس صلح و دوستی بود لذا رأفت و رحمتی را که خداوند در دل¬های مسیحیان قرار داده است، نتیجه طبیعی رسالت حضرت عیسی بود. بر این اساس کسانی که این مودت و دوستی در دل¬های آن¬ها نیست را نمی¬توان از پیروان راستین آن حضرت بر شمرد. با توجه به گستره جمعیتی مسیحیت در جهان امروز، اگر مسیحیان بر تعالیم حقیقی حضرت عیسی استوار می¬ماندند، باید امروز شاهد گسترش عدالت و صلح و دوستی در جهان می¬بودیم و می¬باید تمام انگیزه¬های دشمنی و درنده خوئی از این جهان رخت بر می¬بست ولی با کمال تأسف آن¬چه را که در دنیای امروز شاهدیم بر خلاف رسالت راستین حضرت عیسی است. با نگاهی به قرن بیستم و بیست و یکم می¬یابیم که آتش بسیاری از جنگ¬ها و نزاع-ها، توسّط کسانی بر افروخته شد که به ناحق مدّعی پیروی از حضرت عیسی مسیح هستند[26]. پر خطرترین جنگ افزارهای مدرن توسط این مدعیان دروغین صلح و بشردوستی ساخته می-شود و بزرگ¬ترین تسلیحات کشتار جمعی، در زرّاد خانه¬های آنان نگه-داری می¬شود. و حال آن¬که پیروان حقیقی آن حضرت دارای صفات نیکوئی هستند که تمام ارزش¬های انسانی در آن تجلی می¬یابد و تنها کسانی پیرو آن حضرت هستند که این صفات در آن¬ها باشد. حضرت عیسی نیز ضمن برحذر داشتن از مدعیان دروغین، درباره آن-ها فرموده است: ایشان را از میوه¬های ایشان خواهید شناخت (متی 7: 15) پس هر چه این درخت انسانیت، میوه¬های نیکو دهد، انسان مسیحی به حضرت عیسی مسیح نزدیک¬تر می¬شود و بر عکس به هر مقدار که این درخت وجودی، کم¬ثمرتر و یا بی ثمر باشد آن شخص از حضرت عیسی مسیحی دورتر شده است. [1] انوار درخشان ج3ص266 [2] امتاع الاسماع ج3ص359 [3] الکافی ج8،ص308؛ تفسیر العیاشی ج1،ص49 [4] تاریخ طبری ج2ص565 [5] تاریخ ابن خلدون ج3ص322 [6] تاریخ یعقوبی ج1ص336 [7] تاریخ ابن خلدون ج1ص263 [8] افکار و آراء فی الحوار المسیحی الاسلامی و العیش المشترک ص56 [9] نجران شهری در یمن که در راه مکه قرار دارد. مردم این دیار بت پرست بودند که به دست شخصی به نام فیمیون مسیحی شدند. دائرة المعارف الشیعیة العامة [10] الحوار الاسلامی المسیحی ص113 [11] الجامع لاحکام القرآن ج6ص256 [12] البحر المدید ج4ص260 [13] امتاع الاسماع ج4ص363-365 [14] امتاع الاسماع ج2ص61 [15] امتاع الاسماع ج1ص305 [16] الإصابة ج1ص62 [17] تفسیر کوثر ج3ص243 [18] مجموعه جنگ¬های مسیحیان غرب اروپا با مسلمانانِ بخش¬هائی از جهان اسلام، بین سده یازدهم و سیزدهم میلادی. این جنگ،ها به دعوت مقامات کلیسای کاتولیک رومی و حمایت امپراتور روم شرقی با اعلام هدف آزاد سازی اورشلیم و سایر مکان¬های مقدس مسیحی که دست مسلمانان بود صورت گرفت. جنگ¬های صلیبی مجموعا هشت بار به وقوع پیوست. [19] عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن: جان دیون پورت ترجمه سید غلامرضا سعیدى ص 77 [20] تفسیر کوثر ج3ص243 [21] تفسیر هدایت ج2ص384 [22] الجدید فی تفسیر القرآن المجید ج2ص508-509 [23] تفسیر المراغی ج7ص7 [24] الاسلام فی عقیدته و نظامه ص248 [25] التفسیر المبین ص153 [26] التفسیر القرآنی للقرآن ج14ص794-795

گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در یک شنبه 14 تير 1396برچسب:,ساعت 14:18 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع